|
مهدی فرجی، تهیهکننده «صفر بیستویک» در گفتوگو با «وطنامروز»:
صفر 21 برای ایران است
عباس اسماعیلگل: شبکه 3 سیما یکی دو روزی است با اتمام پخش فصل نخست سریال تاریخی- مذهبی «نجلا»، پخش سریال جدیدش را آغاز کرده است. این شبکه جدیدترین سریال خود را با عنوان فصل اول مجموعه «صفر بیستویک» به کارگردانی مشترک سیدجواد رضویان و سیامک انصاری روی آنتن برده و در پخش یکی دو قسمت ابتدایی بازخوردهای خوبی هم از سوی مخاطبان گرفته است. این سریال که به تهیهکنندگی مهدی فرجی، تصویربرداری فصل نخست آن کامل به پایان رسیده، این روزها روی آنتن شبکه جوان رفته است و مخاطبان سریالهای کمدی منتظرند ببینند نخستین دستپخت مشترک جواد رضویان و سیامک انصاری در مسند کارگردان و بازیگر چه از آب درمیآید. از آنجا که سریال «صفر بیستویک» در فصلهای بعدی هم ادامه خواهد داشت و از قضا از فضایی شاد و طنز برخوردار است و از سوی دیگر در شرایطی که مدتی است تلویزیون سریال طنز درخور توجهی را به مخاطبانش ارائه نداده است، حضور ۲ چهره محبوب سینمای کمدی (جواد رضویان و سیامک انصاری) در مسند کارگردان- بازیگر در «صفر بیستویک» توجهها را به این سریال جلب خواهد کرد. سریال «صفر بیستویک» که بتازگی روی آنتن شبکه ۳ سیما رفته است ابتدا «نیوجرسی» نام داشت. طبق اعلام رسمی این سریال در ۴ فصل ساخته میشود که مراحل تولید فصل اول آن به پایان رسیده است. درباره تصویربرداری سریال «صفر بیستویک» به کارگردانی مشترک جواد رضویان و سیامک انصاری باید گفت تصویربرداری این سریال از ابتدای تابستان امسال با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی آغاز شده بود و گفته شده با رعایت دستورالعملهای شرایط کرونایی کشور، پیشتولید فصل دوم آن هم آغاز میشود. سیامک انصاری، سیدجواد رضویان، سیاوش طهمورث، امیرحسین رستمی، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی، نگار عابدی، آزیتا ترکاشوند، مریم شیرازی، افشین آقایی و پادینا کیانی (ایفاگر نقش کودک) از بازیگران این سریال هستند. اما تهیهکننده این سریال، مهدی فرجی از تهیهکنندگان فعال سریالهای طنز چند سال اخیر است که این روزها تصویربرداری فصل سوم سریال پرمخاطب «نونخ» را هم به همراه سعید آقاخانی در مناطق غرب کشور پشت سر میگذارد. فرجی در گفتوگو با «وطن امروز» از شرایط تولید فصل نخست «صفر بیستویک» و جزئیات این سریال گفت.
***
* آقای فرجی! از آنجا که شما به عنوان تهیهکننده طنز در مجموعههایی چون «نون خ» طی سالهای اخیر فعال هستید، با حضور شما در مسند تهیهکننده سریال «صفر بیستویک» انتظار مجموعهای جذاب در حوزه طنز میرود، خود شما استقبال مخاطبان «صفر بیستویک» از این سریال را چگونه پیشبینی میکنید؟
ابتدا باید بگویم تجربه به من نشان داده هیچ وقت درباره موفقیت سریالهای تلویزیونی پیشبینی نکنم و فقط امیدوارم مردم سریال طنز «صفر بیستویک» را تماشا کنند و دوست داشته باشند، زیرا تمام همکارانمان در سریال «صفر بیستویک» سختیهای بسیاری را متحمل شدند و خیلی برای تولید آن زحمت کشیده شد چرا که شیوع ویروس کرونا، شرایط تولید را بسیار سخت کرد.
* از شرایط سخت تولید در دوران کرونا برایمان بگویید.
روزهایی بود که نزدیک به 100 هنرور سر صحنه داشتیم و واقعا مسؤولیت بزرگ و دشواری بود که طی 5 ماه تصویربرداری پروژه مراقب سلامتی همه عوامل باشیم که هیچ کس مبتلا به کرونا نشود و خدا را شکر حتی یک نفر از عوامل مجموع «صفر و بیستویک» هم به کرونا مبتلا نشد. همچنین همانطور که میدانید شیوع ویروس کرونا این روزها به بدترین حالت ممکن خود رسیده و شرایط تولید سریال هم بسیار سخت شده است اما عوامل سریال «صفر بیستویک» در تمام لحظات تولید مجموعه ضمن رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی، ماسک بر صورت داشتند و فقط بازیگران جلوی دوربین ماسک خود را برمیداشتند، همچنین با چکاب روزانهای که از تمام عوامل انجام میشد، تا پایان کار تصویربرداری هیچ اتفاق تلخی برای کسی رخ نداد. از سوی دیگر نباید این روزها این نکته را فراموش کنیم که در این شرایط بحرانی، مدافعان سلامت با ازخودگذشتگی فراوان در صحنههای مبارزه با ویروس کرونا حضوری فداکارانه دارند و هنرمندان سریالهای مختلف هم با تاسی از مدافعان سلامت، جوانمردانه پای کار آمدهاند و همه خطرات احتمالی را به جان خریدهاند تا در شاد کردن دل مردم در این شرایط سخت سهمی ایفا کنند.
* آیا در حین تولید سریال «صفر بیستویک» کسی از عوامل به علت ترس ار شیوع ویروس کرونا از پروژه جدا شد؟
بله! این مساله پیش آمد. ما با یکی از بازیگران سرشناس در همان ابتدای ضبط قرارداد بسته بودیم اما ایشان در ادامه ترجیح دادند به علت شیوع مجدد ویروس کرونا از پروژه جدا شوند و ما هم بدون هیچ مشکلی با ایشان کنار آمدیم و فرد مورد نظر را جایگزین کردیم.
* همانطور که خودتان مستحضرید مردم این روزها به خاطر تبعات مختلف ویروس کرونا بر زندگیشان، از شرایط مناسب روحی برخوردار نیستند؛ به نظر میرسد تولید و پخش سریالهای جدید طنز در این شرایط از اهمیت بیشتری نسبت به گذشته برخوردار است و این موضوع مسؤولیت گروه تولید «صفر بیستویک» را چند برابر میکند.
باید به این نکته اشاره کنم که یک ماه پس از پایان پخش سریال «نون خ» به محرم و صفر رسیدیم و مسلما در این ۲ ماه امکان پخش سریالهای طنز وجود نداشت و به خاطر همین مخاطبان دلتنگ تماشای سریالهای طنز شدهاند. از سوی دیگر باید گفت مسلما جواد رضویان و سیامک انصاری به همراه تمام گروه تولید سریال با اشراف به همه مشکلات موجود و مسؤولیتهای ذکرشده، پای کار آمدند و تمام تلاش خود را کردهاند که لبخند را به لبان مردم در این شرایط بنشانند تا به سهم خود به تزریق روحیه امید و نشاط به جامعه نقش داشته باشند که امیدوارم در پایان این اتفاق حاصل شود در واقع «صفربیستویک» برای مردم ایران است.
* به نظر میرسد کنداکتور معاونت سیما برای پخش سریالهای تولیدی چندان مناسب نیست، به طور مثال طی ۲ ماه گذشته ۳ سریال تاریخی همزمان روی آنتن بود و از آنجا که شما غیر از تجربه تهیهکنندگی در سالهای اخیر، از مدیران باتجربه تلویزیون هم هستید، این روند را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت امر این است که گاهی اوقات اتفاقاتی میافتد که شبکههای مختلف مجبور به جابهجایی سریالهایشان میشوند، به عنوان مثال در جریان بودم که یکی از شبکهها قرار بود یک سریال دیگر را روی آنتن ببرد و از آنجا که کار تولید سریال گره خورد، ناچار شدند سریال دیگری را جایگزین کنند. همچنین ناگفته نماند شرایط سخت کرونایی، روند تولید سریالهای تلویزیونی را با کندی زیادی مواجه کرده که همین مساله موجب میشود خیلی از سریالها سر زمان مشخص به آنتن نرسد. در مجموع باید گفت کنداکتور سریالهای پخش شده از شبکههای مختلف همیشه از نظم و برنامهریزی مشخصی برخوردار بوده است اما امسال به خاطر شرایط کرونا این برنامهریزی دستخوش تغییرات عمدهای شد.
* تولید فصل دوم «صفر بیستویک» از چه زمانی آغاز میشود؟
نهایت تلاشمان را خواهیم کرد روند تولید فصل دوم سریال را قبل از آنکه پخش فصل نخست به اتمام برسد، آغاز کنیم تا مخاطبان بدون وقفه فصلهای بعدی این سریال را از آنتن شبکه سوم سیما تماشا کنند.
ارسال به دوستان
آمار تلفات کرونا درآمریکا از مرز ۲۳۱ هزار نفر گذشت آماری بیشتر از تعداد قربانیان حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناگازاکی
انفجار بمب اتم کرونا در آمریکا!
گروه بینالملل: در حالی که فقط 6 روز تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا زمان مانده، افزایش تلفات کرونا در آمریکا تبدیل به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در این کشور شده است. تلفات کرونا در آمریکا دیروز از مرز 231 هزار نفر گذشت. کرونا به واسطه مدل مدیریت خاصی که برای کنترل آن در آمریکا انجام شد، یکی از چند موضوع مهم در تصمیم مردم آمریکا در رای یا عدم رای به ترامپ محسوب میشود. برای پی بردن به اینکه تلفات در ایالات متحده چقدر زیاد بوده، بد نیست بدانید میزان تلفات ژاپنیها در جریان بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی عددی بین 180 تا 235 هزار نفر اعلام شده است؛ به عبارت دیگر اگر آمار پر اما و اگر دولت آمریکا از تلفات کرونا را واقعی بپنداریم (بر اساس برخی گزارشها آمار واقعی چند برابر این آمار است)، کرونا به تنهایی توانسته به اندازه 2 بمباران اتمی پرتلفات تاریخ، از آمریکا تلفات بگیرد.
* شوخیای که ناگهان جدی شد
داستان کرونا و مدیریت آن در آمریکا داستان پیچیدهای است. از اواخر سال گذشته که آواز کرونا در دنیا پیچید، ترامپ در واکنش به نگرانی کارشناسان بهداشتی این کشور که نسبت به همهگیری آن در آمریکا هشدار میدادند، گفت نگرانی چندانی از همهگیری این بیماری در آمریکا ندارد. وی در همان برهه از مدیریت کرونا در چین در چند توئیت تقدیر کرد. در ادامه با اعلام مشاهده کرونا در چند ایالت آمریکا، ترامپ با ناچیز خواندن افراد مبتلا، آنفلوآنزا و تلفات آن را به مراتب خطرناکتر از کرونا عنوان کرد. بر این اساس مهمترین اتهام ترامپ در 9 ماه گذشته، سادهانگاری و نادیده گرفتن تلفات مردم آمریکا و در نهایت بازی با جان مردم است. یکی از جنجالیترین تحولات آمریکا در حوزه کرونا اظهارات عجیب و غریب ترامپ درباره احتمال تاثیرگذاری نوشیدن یا تزریق مواد ضدعفونیکننده(نظیر وایتکس) در بهبود یا نابودی ویروس کرونا بود. عجیبتر اینکه تا پزشکان آمریکایی بخواهند برای مردم توضیح بدهند این موضوع ممکن است سبب مرگ شود، خیلیها در آمریکا توصیه ترامپ را جدی گرفتند و برخی هم بر اثر نوشیدن وایتکس یا سایر مواد ضدعفونیکننده جانشان را از دست دادند.
موضوع ماسک نزدن و بعدها ابتلای خود ترامپ به کرونا از موضوعات پرچالش تاریخ آمریکا در دوره اخیر است، به گونهای که همین موضوع سبب شد کرونا یکی از محورهای مناظره اول و سوم بایدن و ترامپ باشد و مناظره دوم هم به دلیل ابتلای ترامپ به کرونا اساسا امکان برگزاری نیافت.
* افزایش چشمگیر موارد ابتلا
همهگیری کرونا در چند هفته اخیر، در آمریکا هم مانند سایر نقاط جهان افزایش شگفتانگیزی داشته است، به گونهای که بر اساس تجزیه و تحلیل خبرگزاری رویترز، تعداد موارد جدید ابتلا به ویروس کرونا در آمریکا طی هفته گذشته با 24 درصد افزایش به بیش از 485 هزار نفر رسیده است. بر اساس این گزارش، طی 7 روز منتهی به 25 اکتبر نیز بیش از 5600 نفر در آمریکا جان خود را بر اثر ابتلا به ویروس کرونا از دست دادهاند که نسبت به هفته قبل از آن 15 درصد رشد داشته است. تعداد موارد مرگومیر ناشی از ابتلا به ویروس کرونا در 16 ایالت آمریکا طی ۲ هفته متوالی افزایش داشته است. تعداد فوتیها در 7 ایالت آمریکا ۲ برابر شده است. 36 ایالت نیز با رشد موارد ابتلا به ویروس کرونا در ۲ هفته اخیر روبهرو شدهاند. این رقم در هفته قبل از آن به 34 ایالت رسیده بود. طی هفته گذشته بیش از 7/7 میلیون تست ویروس کرونا در آمریکا انجام شده که نتیجه 3/6 درصد آنها مثبت بوده است. این رقم در هفته قبل از آن 4/5 درصد بود. ایالتهای داکوتای جنوبی، آیداهو و وایومینگ بیشترین موارد تست مثبت ویروس کرونا را در بین ایالتهای آمریکا داشتهاند.
* اظهارات جنجالی رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید
یکی از جنجالیترین اخبار این روزها درباره کرونا سخنان 3 روز پیش «مارک میدوز» رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید بود که دوباره موضوع کرونا را در لیست چالشهای انتخابات آمریکا قرار داد. میدوز گفت: دولت ترامپ نه تنها برنامهای برای کنترل کرونا ندارد، بلکه قصد کنترل این ویروس را هم ندارد. میدوز در گفتوگو با شبکه سیانان گفت: ما قصد کنترل این بیماری همهگیر را نداریم. میخواهیم مساله دستیابی به واکسن، درمان و دیگر حوزههای کاهش شیوع (کرونا) را تحت کنترل درآوریم. اظهارات میدوز در شرایطی مطرح شده است که موارد ابتلا به کرونا ویروس در سراسر ایالات متحده بشدت رو به افزایش است و دولت ترامپ همچنان به توصیههای کارشناسان بهداشت برای استفاده از ماسک، رعایت فاصله اجتماعی و دوری از تجمعات بزرگ به عنوان راهی برای جلوگیری از شیوع کرونا بیاعتنایی میکند. طنز ماجرا آنجاست که طبق گفته منابع آگاه، بعد از ابتلای 5 نفر از افراد حلقه نزدیک به مایک پنس، معاون ترامپ به کرونا در روزهای اخیر، کاخ سفید با موج دوم شیوع ویروس کرونا روبهرو شده است.
* راهاندازی بیمارستانهای صحرایی
پایگاه اینترنتی نشریه واشنگتنپست در گزارشی با اشاره به سرازیر شدن سیل بیماران مبتلا به «کووید-19» به بیمارستانهای آمریکا، نوشت: بیمارستانهای بسیاری از مناطق آمریکا هماکنون شاهد موارد بیسابقه بیماران مبتلا به «کووید-19» است. بنا به این گزارش تنها در روز دوشنبه بیش از 42 هزار مبتلا به ویروس کرونا در سراسر آمریکا در بیمارستانها بستری شدند و این رقم به طور مداوم در حال صعود به سمت نقطه اوج آمار مبتلایان در نیمه تابستان است، به گونهای که برخی بیمارستانها را به سمت سناریوی کابوس سهمیهبندی در ارائه مراقبتهای بهداشتی سوق میدهد. به نوشته واشنگتنپست، جامعه پزشکی به وضوح بحران در بیمارستانهای نیویورک در فصل بهار و فاجعه در شمال ایتالیا را به یاد میآورد؛ جایی که بیماران کهنسال تحت درمان قرار نگرفتند تا پزشکان بتوانند بیماران جوانتر را نجات دهند. رئیس انجمن بیمارستانهای ایالت یوتا هشدار داده است طی ۲ هفته بیمارستانها مجبورند ارائه مراقبتهای بهداشتی را در میان بیماران جدیتر در بخشهای مراقبت ویژه به صورت سهمیهبندی درآورند. منطقه الپاسو روز یکشنبه به ظرفیت 100 درصدی بیمارستانی رسید و در حال راهاندازی بیمارستانهای صحرایی برای رسیدگی به سرریز بیماران است. نرخ بستری شدن در بیمارستانها در ۳ ایالت میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین بشدت در حال افزایش است. در میلواکی یک بیمارستان صحرایی در محل نمایشگاههای ایالتی تاسیس شده است تا سرریز بیماران مبتلا به «کووید-19» را آنجا درمان کنند.
در میشیگان نرخ بستری در بیمارستانها در هفتههای اخیر 80 درصد افزایش یافته و این باعث نگرانی ویژه در مناطق روستایی این ایالت شده است، جایی که برخی بیمارستانها از بیمار اشباع شدهاند.
* دومین صندوق رأی پستی هم به آتش کشیده شد
آتش زدن صندوقهای رای در آمریکا پدیده جدیدی است که نمونه آن را در دورههای قبلی انتخابات شاهد نبودیم. دیروز مجله آمریکایی نیوزویک خبر داد «افبیآی» در حالی تحقیقات خود درباره آتشسوزی یک صندوق رایگیری در بوستون را آغاز کرده است که این دومین حادثه آتشسوزی صندوقهای رای در آمریکا در یک هفته اخیر به شمار میرود.
بر اساس این گزارش، حادثه آتشسوزی صندوق رایگیری صبح یکشنبه در مقابل کتابخانه عمومی بوستون به وقوع پیوسته و به 35 رای از 122 رای داخل صندوق آسیب وارد کرده است. پلیس محلی تصاویری را از شخصی در نزدیکی این صندوق رایگیری منتشر کرده است که در زمان آتشسوزی صندوق رایگیری آنجا حضور داشته است. پلیس خواستار همکاری مردم و مقامهای فدرال و محلی برای شناسایی این فرد شده است. در یکی از تصاویر منتشر شده از سوی پلیس، این مرد در حالی که به صندوق رای نزدیک میشود، یک شیء شعلهور در دست دارد.
***
[تأیید صلاحیت ایمی برت در سنا]
مجلس سنای آمریکا بامداد دیروز صلاحیت ایمی برت، نامزد پیشنهادی ترامپ برای تصدی یکی از کرسیهای قاضی دیوان عالی آمریکا را تأیید کرد. نمایندگان جمهوریخواه مجلس سنای آمریکا توانستند با ۵۲ رأی موافق در برابر ۴۸ رأی مخالف دموکراتها صلاحیت ایمی کنی برت برای عضویت در دیوان عالی آمریکا را تأیید کنند. دونالد ترامپ ۶ مهرماه برت را به عنوان نامزد جانشینی روث بیدر گینزبرگ قاضی فوتشده در دیوان عالی آمریکا معرفی کرده بود. جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اما در واکنش به این انتخاب، از مجلس سنا خواست برت را تا پیش از برگزاری انتخابات ماه نوامبر، به عنوان قاضی دیوان عالی تایید نکند. دیوان عالی آمریکا بالاترین مرجع حل اختلاف در آمریکاست و تصمیمگیری نهایی در موارد بروز اختلاف بین دولت و کنگره نیز بر عهده این نهاد است. کاربرد دیگر این دیوان، قضاوت درباره پیروز انتخابات در صورت بالاگرفتن اختلافهاست. به عبارت دیگر اگر کار انتخابات آمریکا به این دیوان بکشد، با توجه به دست بالای جمهوریخواهان، احتمال پیروزی ترامپ بسیار خواهد بود. عضویت در هیأت قضات دیوان عالی آمریکا مادامالعمر است و تغییر در ترکیب این هیأت میتواند سالها بر وضعیت موازنه قوا در این کشور اثرگذار باشد. دیوان عالی آمریکا 8 قاضی و یک رئیس دارد. هر چند هر یک از این ۹ نفر، آرایی برابر دارند اما در عمل پس از رئیس که از سوی رئیسجمهور منصوب میشود، قاضی ارشد که بیشترین سابقه را در میان قضات دیوان عالی دارد، دارای بالاترین نفوذ است. با انتصاب ایمی برت محافظهکار، ۶ قاضی دیوان عالی توسط رؤسایجمهور جمهوریخواه و ۳ قاضی توسط رؤسایجمهوری دموکرات به این سمت منصوب شدهاند. کارنامه ایمی برت و موضعگیریهایش او را به گزینهای بحثانگیز برای تصدی سمت قاضی دیوان عالی آمریکا تبدیل کرده بود. خبرگزاری رویترز هم در گزارشی نوشته بود برت در ۳ سال حضورش به عنوان قاضی دادگاه تجدیدنظر به طور مداوم از پلیس و زندانبانانی که متهم به استفاده از زور بیش از حد بودهاند، حمایت کرده است. انتصاب برت در هفتههای گذشته به یک مساله مرتبط با کارزار انتخاباتی میان دونالد ترامپ و رقیب انتخاباتیاش جو بایدن هم تبدیل شده بود.
ارسال به دوستان
قدر متیقن آمریکای 2021!
سارا هوشمندی: طنابکشی بایدن و ترامپ بر سر تصاحب جایگاه ریاستجمهوری آمریکا ادامه دارد. 2 نامزد حزب دموکرات و جمهوریخواه جهت پیروزی در انتخابات سهشنبه سوم نوامبر/ 13 آبان، به هر گونه ترفند و حیلهای متوسل میشوند و تاب و توان پذیرش شکست در این ماراتن حساس را ندارند. با این حال در لابهلای هیجانات آمیخته به خشم و نفرتی که امروز در ایالات مختلف آمریکا شکل گرفته است، میتوان روی «قدر متیقنهای آمریکای 2021» متمرکز شد! به عبارت دقیقتر، میتوان از اکنون به این سوال مهم و اساسی پاسخ داد: پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ماه نوامبر و استقرار رسمی یکی از 2 نامزد دموکرات یا جمهوریخواه در کاخ سفید در ژانویه 2021/ دی 99، مختصات قدرت در ایالات متحده بر چه اساسی تعریف و ترسیم خواهد شد.
1- نخستین قدر متیقنی که در این باره قابل تصور و تصدیق است، مربوط به سر کار آمدن یک «دولت فاسد» در آمریکاست. بایدن و ترامپ در مناظرههای انتخاباتی خود و بویژه در آخرین مناظره، یکدیگر را بابت «فرار مالیاتی»، «رشوهگیری»، «سوءاستفاده از قدرت در کسب امتیازات مالی» و «وجود نزدیکان فاسد» مورد شماتت قرار دادند. اتفاقا هر 2 طرف در این باره اسنادی را منتشر کردهاند که در صحت آنها تردیدی وجود ندارد. به عبارت بهتر، امروز رقابت بایدن- ترامپ، بر سر «اثبات» یا «عدم اثبات» فساد سیستماتیک و سازمانیافته در آمریکا نیست، بلکه بر سر «محاسبه سهم هر یک از این فساد» است. نکته جالب توجه اینکه هیچ یک از 2 نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، منکر اتهامات واردشده به یکدیگر نبوده و صرفا «اتهام» را با «اتهام» پاسخ میدهند! بنابراین، دولت ترامپ یا دولت بایدن، مصداق دولتی کثیف در رأس معادلات سیاسی- اجرایی آمریکا خواهد بود؛ فارغ از اینکه کدام یک در مسند ریاستجمهوری قرار گیرد.
2- دومین قدر متیقن، مربوط به مقبولیت دولت آمریکا خواهد بود. میانگین ۳ نظرسنجی ماههای اخیر که به سنجش محبوبیت ذاتی «بایدن» و «ترامپ» نزد رایدهندگان پرداختهاند، نشان میدهد تنها 40 درصد شهروندان آمریکایی ترامپ را فردی مقبول در مسند ریاستجمهوری قلمداد میکنند. در مقابل، 46 درصد نیز شخصیت بایدن را به عنوان رئیسجمهور آمریکا مورد تایید قرار میدهند، بنابراین بایدن یا ترامپ، هر 2 از حمایت حتی اکثریت نسبی شهروندان آمریکایی بیبهرهاند و هر یک از این 2 که در کاخ سفید در مسند قدرت قرار گیرند، با مخالفت ذاتی و اولیه اکثریت جامعه آمریکا با خود روبهرو خواهند بود.
3- قدر متیقن بعدی مربوط به مشروعیت انتخابات آمریکا و ساختار سیاسی این کشور است. ساختار انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بر مبنای «الکترالکالج» تنظیم و مدیریت میشود و هر یک از ایالات آمریکا بر اساس وسعت، جمعیت و نقشی که عملا در اقتصاد این کشور بر عهده دارند، دارای «امتیاز الکترال» خاصی هستند. به عنوان مثال، ایالت پرجمعیت و وسیع کالیفرنیا، دارای بیشترین امتیاز الکترال (55 رای الکترال) است اما در مقابل، ایالت کوچک «داکوتای جنوبی» 3 رای الکترال بیشتر ندارد، بنابراین رای ذاتی یک شهروند در ایالت کالیفرنیا، 19 برابر رای یک شهروند آمریکایی در ایالت داکوتای جنوبی ارزش و اعتبار دارد. از سوی دیگر، مطابق یک اصل انتخاباتی دیگر{در ساختار مضحک و معیوب الکترالکالج} نامزدی که حتی با اختلاف یک رای، در یک ایالت پیروز شود، کل امتیاز الکترال آن ایالت را به خود اختصاص خواهد داد و حتی یک امتیاز الکترال نیز به رقیب وی نخواهد رسید. وجود همین ساختار سوالبرانگیز سبب شد سالهای 2000 و 2016 میلادی، بهرغم اینکه «آلبرت گور» و «هیلاری کلینتون» در آرای عمومی (جمع آرای کل شهروندان آمریکایی) بیشتر از بوش کوچک و ترامپ (قاتل خبیث سردار سپهبد شهید سلیمانی) رای آورده بودند، در نهایت شکست در انتخابات را بپذیرند، بنابراین رئیسجمهور بعدی آمریکا (دقیقا مانند ادوار قبلی) پیروز یک رقابت عادلانه و منصفانه نبوده و خروجی نهایی یک انتخابات غیردموکراتیک نامشروع (به لحاظ ذاتی و ساختاری) خواهد بود.
4- آخرین قدر متیقن مربوط به فاکتورهای امنیتی و عمومی در آمریکاست. بدونشک به دلیل تبلور نفرت و خشونت در داخل آمریکا، خروجی انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر یک «آمریکای آرام» نخواهد بود. بهتر است صریحتر بگویم: آمریکای سال 2021، آمریکایی خواهد بود که در آن طرفداران نامزد شکستخورده انتخابات (چه ترامپ، چه بایدن) در نهایت زیر بار پیروزی جریان رقیب نخواهند رفت. حتی اگر در این باره پذیرش اولیه صورت گیرد، این موضوع مقطعی و بسیار کوتاهمدت خواهد بود. ضمن آنکه عمیقتر شدن شکافهای اجتماعی- امنیتی در آمریکا طی دهههای اخیر- که نقطه اوج آن را بین سالهای 2016 تا 2020 مشاهده کردیم- این ناآرامیها و بحرانها را تسریع خواهد کرد.
در نهایت آمریکای سال 2021، آمریکایی خواهد بود که در آن دولتی فاسد، نامقبول و غیرمشروع ناچار به مواجههای پرهزینه، دشوار و گسترده با ناآرامیها و بحرانهای عمومی خواهد بود. بدونشک رصد و مشاهده آمریکای سال 2021، برای بزککنندگان دارای شناسنامه ایرانی همیشگی چهره آمریکا و کسانی که سنگ دموکراتها را به سینه میزنند، بسیار طاقتفرسا خواهد بود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از تأثیر تصمیمات دولت در ایجاد وضعیت فعلی شیوع کرونا گزارش میدهد
محدودیتهای محدود!
* روز سیاه کرونا
اسدالله خسروی*: محدودیتهای کرونایی از روز دوشنبه در تهران و 43 شهرستان دارای شرایط بحرانی ناشی از کرونا آغاز و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و ورزشی در این شهرها متوقف شده اما کارشناسان به نتایج این تصمیم و در نهایت کنترل کرونا با دیده تردید مینگرند.
به گزارش «وطن امروز»، در تهران 50 درصد کارمندان به صورت دورکار فعالیت میکنند و محدودیت فعالیت مراکز مذهبی، آموزشی، ورزشی و فرهنگی بار دیگر تمدید شده است. از طرفی اسامی شهرهای قرمز نشان میدهد بحران کرونا به شهرهای کوچک رسیده و فعالیت مشاغل سطح دوم تا چهارم متوقف شده است. این محدودیتها برای یک هفته پیشبینی شده اما قابل تمدید است و زمان مشخص میکند آیا این تصمیم موثر بوده یا خیر. البته بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکنند محدودیتهای شدید کرونایی نتیجه مورد انتظار را ندارد و دولت باید طرحی نو دراندازد. قطع زنجیره انتقال با محدودیت شدید در چند شهر محدود و بدون محدودیتهای معمول در تهران اتفاق نخواهد افتاد، چرا که پایتخت مرکز انتقال کرونا محسوب میشود.
نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در این باره گفت: اقداماتی که تاکنون در راستای مهار شیوع ویروس کرونا در کشور انجام شده، ناکافی بوده و نتیجه آنچنانی در بر نداشته است، چرا که نه دولت با جدیت تمام برنامههای محدودکننده را در این زمینه اجرا کرده است و نه همه مردم پروتکلهای بهداشتی را بخوبی رعایت میکنند.
دکتر سیدمحمد پاکمهر در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: با وجود گذشت 9 ماه از بیماری «کووید-19» هنوز نتوانستهایم در مهار این بیماری موفق شویم؛ وجود 28 استان کشور در وضعیت قرمز، 3 استان در شرایط هشدار به همراه مرگ روزانه بیش از 300 نفر دلیل بر ناموفق بودن اقداماتی است که تاکنون در این زمینه انجام شده است. وی ادامه داد: البته فقدان درمان، نبود واکسن موثر، کاهش حساسیت مردم و مزمن و فرسایشی شدن این بیماری در کنار خستگی مفرط کادر پزشکی دست به دست هم داده تا آلرژی به کرونا متاسفانه در جامعه کم و سرایت این ویروس خطرناک بیشتر شود. این موارد حداقل فاکتورهایی است که ما را در کنترل بیماری «کووید-19» ناتوان کرده است.
نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: سرعت بالای انتقال و اپیدمی این بیماری در کشور به دلیل جهش و تاخت و تازی که دارد، اکنون به قدری بالاست که ویروس کرونا در همه نقاط کشور وجود دارد؛ در چنین شرایطی جامعه پزشکی بر رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاری فیزیکی تاکید ویژه دارد. پاکمهر با بیان اینکه برای مقابله با این بیماری باید «بهداشتمحوری» مورد توجه قرار گیرد و «درمانمحوری» یک قدم بعد از بهداشتمحوری انجام شود، اظهار داشت: کمتوجهی به موضوع بهداشت در مبارزه با کرونا باعث میشود تا میزان ابتلا به این ویروس کشنده در سطح وسیع افزایش یابد و در نهایت به درمان محوری و پر شدن تختهای بیمارستانی منجر شود.
وی به رشد روزافزون بیماران بد حال کرونایی و افزایش میزان مبتلایان به این ویروس در همه شهرهای کشور بویژه تهران اشاره کرد و افزود: کمتوجهی به رعایت اصول بهداشتی و سبک گرفتن این بیماری که روزانه باعث مرگ هزاران نفر در دنیا میشود، باعث شده است تا تختهای بیمارستانی در کشور مملو از بیماران کرونایی شود و کادر پزشکی فرسوده و روزبهروز خستهتر شوند.
نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: چنانچه دولت به موضوع بهداشت اهمیت بدهد و امکانات بهداشتی لازم نظیر ماسک رایگان را به وفور در اختیار مردم بویژه قشر کمدرآمد جامعه قرار دهد از طرفی با ایجاد محدودیتها و تعطیلی چند هفتهای همه مشاغل در راستای قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا، نیاز معیشتی اقشار متوسط به پایین جامعه را تامین کند، بیشک آمار تلفات ناشی از بیماری «کووید-19» در کشور بشدت کاهش مییابد. در واقع محدودیتهای اخیر کرونایی لازم اما ناکافی است، بنابراین برای قطع زنجیره این ویروس حداقل باید ۳ هفته تعطیلی متناوب در دستور کار قرار گیرد.
وی افزود: چنین اقدامی نه تنها به کنترل بیماری و قطع تدریجی ویروس کرونا در کشور کمک میکند بلکه هزینههای سرسامآور درمان، استهلاک تجهیزات بیمارستانی، تهیه دارو، خدمات و تلفات جانی و مالی را در کشور بشدت کاهش میدهد.
پاکمهر به تخصیص یک میلیارد یورویی صندوق توسعه ملی برای مقابله با بیماری «کووید-19» در کشور اشاره کرد و افزود: اگر این منابع در راستای بهداشت محوری با درایت خاص در اختیار اقشار متوسط و کمدرآمد جامعه قرار گیرد تا مردم از خانههایشان بیرون نیایند و بخش عمدهای از آن نیز صرف بهداشت عمومی برای پیشگیری از این بیماری شود و از طرفی دولت نیز در شرایط قرنطینه یا ایجاد محدودیتهای تردد، بشدت با متخلفان و سهلانگارها برخورد جدی کند، براحتی میتوان از این بحران عبور کرد. نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در پایان با تاکید بر اینکه برای مقابله با بیماری «کووید-19» بهداشتمحوری باید در اولویت قرار گیرد، اظهار داشت: ۳ استراتژی مهم «در خانه بمانیم» یعنی قرنطینه (کاهش مسافرتهایی که با حملونقل عمومی انجام میشود)، محدودیت ترددها (عدم حضور در مراسمات عزا، عروسی، جلسات و...) و در نهایت رعایت اصول بهداشتی (استفاده از ماسک و ضدعفونیها و فاصلهگیری اجتماعی) چنانچه بخوبی رعایت شود، ابتلای به این بیماری در کشور بشدت کاهش مییابد.
* جریمه 6000 خودرو
همانطور که پیشبینی میشد جریمه افرادی که ماسک نمیزنند عملا اجرایی نشد و پلیس فقط خودروهایی را که سرنشینانشان فاقد ماسک هستند توانست جریمه کند.
سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی پایتخت در این باره گفت: پلیس از نخستین روزهای اعلام شیوع کرونا تمام توان خود را برای مقابله با کرونا گذاشته و در کنار مدافعان سلامت ایستاده است. فرمانده انتظامی پایتخت تصریح کرد: پلیس با تمام توان و استفاده از ظرفیت پلیس راهور، پلیس پیشگیری، یگان امداد، گشتیها و حتی حدود ۵۰ گشت امنیت برای کمک به سلامت و اجرای مصوبات ستاد ملی کرونا حضور فعال دارد. وی گفت: تا این لحظه به ۳۶۳ هزار نفر که ماسک نزده بودند تذکر دادهایم. فرمانده انتظامی پایتخت تصریح کرد: در راستای اعمال قانون افرادی که ماسک نمیزدند نیز بالغ بر ۶ هزار و ۲۲ مورد اعمال قانون برای خودروهایی انجام شد که راننده یا سرنشینان ماسک زدن را رعایت نمیکردند. وی از بازدید بیش از ۲۴ هزار واحد صنفی توسط پلیس اماکن خبر داد و گفت: 710 واحد صنفی که ضوابط ابلاغی را رعایت نمیکردند اخطار پلمب را دریافت کرده و ۱۳۹ واحد نیز پلمب شدند.
* خبرنگار
***
[انتصاب فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا]
در پی توصیه رهبر حکیم انقلاب مبنی بر ایجاد قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا، رحمانیفضلی، فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مقابله با کرونا شد. رئیسجمهور در حکمی عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور را به عنوان «فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا» منصوب کرد. در متن انتصاب رحمانیفضلی آمده است: ضروری است اقدامات قرارگاه را با توجه به وظایف و اولویتهای ذیل برنامهریزی و اجرا نموده و نتایج آن مستمرا به اینجانب گزارش شود:
۱- تسهیل و پیگیری مستمر اجرای دقیق و بموقع مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا و رفع موانع احتمالی
۲- تدوین دستورالعمل اجرایی برای عملیاتی شدن مصوبات ستاد ملی با توجه بر واقعیتهای میدانی با هماهنگی دستگاههای ذیربط
۳- استفاده از ظرفیتهای مردمی از جمله مساجد، بسیج، خیران و سمنها و سایر سرمایههای عمومی برای حمایت از اجرای مصوبات و کمک به تامین معیشت اقشار آسیبپذیر
۴- ایجاد تفاهم میان نیروهای اجتماعی، تقویت روحیه همکاری و تحکیم مسؤولیتهای عمومی در مواجهه با شرایط پیچیده کنونی
۵- ارتقای فضای همافزایی، همکاری و همدلی میان بخشهای دولتی و خصوصی و قوای کشوری و لشکری
۶- افزایش حضور محسوس ضابطان و ناظران پروتکلهای مصوب و ترغیب اقشار مردم به رعایت الزامات بهداشتی
۷- آموزش و فرهنگسازی به منظور ایجاد اعتماد و انگیزه اجتماعی نسبت به اجرای مصوبات ستاد ملی
۸- ایجاد هماهنگی بین کمیتههای مختلف ستاد و نظارت بر حسن اجرای وظایف هر یک از آنها.
******
آمار بیسابقه تعداد مبتلایان و قربانیان 6968 مبتلا و ۳۴۶ جانباخته در یک روز
روز سیاه کرونا گروه اجتماعی: رکورد آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا در یک روز شکسته شد تا 6 آبان بحرانیترین و سیاهترین روز کرونا لقب بگیرد.
به گزارش «وطن امروز»، با وجود اعمال محدودیتهای شدید در 43 شهرستان و تهران، تعداد مبتلایان و جانباختگان کرونا همچنان رکوردشکنی میکند. طبق اعلام وزارت بهداشت، از ظهر دوشنبه تا ظهر سهشنبه تست کرونای 6968 نفر مثبت اعلام شد که این تعداد ابتلای روزانه بیشترین آمار مبتلایان از زمان شیوع کرونا در یکم اسفند ۹۸ محسوب میشود. همچنین در این مدت 346 نفر جان باختند تا بیشترین تعداد مرگومیر روزانه ناشی از کرونا به ثبت برسد. سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت روز گذشته در این باره گفت: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، از ظهر دوشنبه تا ظهر سهشنبه ۶ هزار و ۹۶۸ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۲ هزار و ۱۳۵ نفر از آنها بستری شدند.
وی افزود: متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۳۴۶ بیمار کووید ۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۳۳ هزار و ۲۹۹ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون ۴۶۳ هزار و ۶۱۱ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. لاری گفت: ۴۹۹۵ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون 4 میلیون و ۷۸۶ هزار و ۷۶۹ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. وی تشریح کرد: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند. استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستانوبلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
* نامه جامعه پزشکی به روحانی
با وجود رکوردشکنیهای پیدرپی آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا، دولت همچنان بر تعطیل نکردن اصرار دارد. به توصیه بسیاری از پزشکان و متخصصان، تهران و شهرهای بحرانی برای قطع زنجیره انتقال باید به مدت حداقل 2 هفته تعطیل شوند و در کنار آن محدودیتهای شدید مانند منع رفت و آمدها و سفرهای غیرضروری اعمال شود. دیروز محمدرضا ظفرقندی رئیسکل سازمان نظام پزشکی ایران، مصطفی معین رئیس شورای عالی نظام پزشکی و عباس آقازاده رئیس مجمع عمومی نظام پزشکی در نامهای به روحانی پیشنهاد کردند موضوع فاصلهگذاری اجتماعی با قاطعیت اجرایی شود. بعد از بازگشاییها و آغاز فعالیت اصناف، دولت به موضوع تعطیلیها ورود نکرد و عملا کرونا برای مردم عادی شد. حتی فاصلهگذاری اجتماعی در ادارات، مترو و اتوبوس و دیگر اماکن عمومی به فراموشی سپرده شد. در نامه ۳ رکن نظام پزشکی به روحانی به وضوح به این مساله اشاره شده است. در بخشی از این نامه آمده است: در رویکرد جدید روشهای فاصلهگذاری اجتماعی با قاطعیت به مرحله اجرا درآید. بدیهی است که در همه اپیدمیها و در همه کشورهای موفق در کنترل اپیدمیها اساس و قاعده کنترل بیماری، بر روشهای آموزشی، اقناع افکار عمومی و نهایتا اقدامات قاطع و الزامآور پیشگیرانه استوار است. همچنین در بخش دیگری از این نامه آمده است: با توجه به آینده مبهم و طولانی این بحران، «تدوین سند راهبردی و ملی» برای تبیین وظایف و تعیین تکلیف بخشها و نهادهای مختلف کشور، ضرورت غیرقابل تردید و معطل ماندهای است که باید با در نظر گرفتن اولویت سلامت مردم و مصالح ملی و با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور با حضور کارشناسان عالم و صاحبان فرآیند در دستور کار قرار گیرد.
* اوضاع پریشان
اوضاع کرونا در تهران و شهرهای بزرگ، خوب نیست. در شهر اراک حتی برای عبور و مرور در گورستانها کارتهای تردد محدود اختصاص داده میشود. کرونا در بوشهر نیز مردم این شهر را نگران کرده است. علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران در این باره گفت: در تهران شرایط کاملا متفاوت و سختتری را انتظار داریم. اگر برخی افراد نخواهند پروتکلها را رعایت کرده یا دست به اقدامات لجبازانه بزنند، برخوردهای سلبی نیز در دستور کار قرار دارد. زالی افزود: شرایط تهران بسیار متفاوت است. به عنوان مثال ۴۸۰ هزار واحد صنفی در سامانه وزارت بهداشت در تهران ثبتنام کردند که فاصله ما با استان دوم بسیار بالاست؛ چرا که دومین استان در کشور حدود ۱۵۰ هزار واحد صنفی را ثبت کرده است. زالی با بیان اینکه امروز خواست و مطالبه مردم استفاده از ابزارهای انتظامی است، گفت: طبق آخرین نظرسنجیای که انجام شده است در بحث برخورد با افرادی که پروتکلها را رعایت نکنند و لجاجت داشته باشند، نظر مردم بر این است که باید با قاطعیت با آنان برخورد شود و مردم نیز با این طرح پلیس همراه خواهند بود.
***
[۶۹۴ بیمارستان درگیر کرونا]
سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به محدودیتهای جدید کرونایی گفت: اینکه بخواهیم همه مشاغل را ببندیم، با توجه به مشکلات اقتصادی، شدنی نیست و سیاست ما ایجاد محدودیتهای شهرستان به شهرستان است. وی ادامه داد: فعلا روی ۴۳ شهرستان متمرکز شدهایم و در تهران هم این محدودیتها به طور جدی دنبال و تا آخر آبان اعمال میشود. سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به سرد شدن هوا و افزایش آلایندهها گفت: از محیط زیست خواستهایم نسبت به کنترل صنایع آلاینده بشدت نظارت کند. سیماسادات لاری درباره سناریوی وزارت بهداشت برای ماههای آتی گفت: با مقالاتی که ما میبینیم، با تغییر فصل این بیماری شیوع زیادی پیدا میکند. اگر نخواهیم پروتکلها را رعایت کنیم، شرایط خوبی نخواهیم داشت. آمارهای فوتی تکاندهنده بود و همین مسائل باعث شد تصمیمات جدیدی اتخاذ شود، لذا انتظار داریم تصمیمات با شرایط بحرانی مطابقت داشته باشد. وی با اعلام اینکه ۶۹۴ بیمارستان کشور درگیر بیماران کرونایی شدهاند، ادامه داد: حدود ۳۱ تا ۳۲ هزار نفر از ۱۳۳ هزار نیروی پرستاری کشور مبتلا به کرونا شدهاند. یعنی اینکه ۲۵ درصد نیروهای پرستاری خودشان کرونایی شدهاند و این مساله با توجه به کمبود نیرو، مشکلات را تشدید میکند. لاری با اشاره به این مطلب که برای یک تخت آیسییو به ۳ پرستار نیاز است، گفت: تا ۱۵ مهر ۹۹، ۳۱۶۵ پرستار به مرخصی استعلاجی رفته بودند. وی همچنین با اشاره به درگیر بودن ۶۹۴ بیمارستان کشور با بیماری کرونا، افزود: ۲۶ هزار و ۹۶۹ تخت عادی، ۵۹۰۰ تخت ویژه و ۱۸۶۸ تخت ایزوله در این بیمارستانها برای بیماران کرونایی اختصاص یافته است. سخنگوی وزارت بهداشت در ارتباط با وضعیت اعتبار یک میلیارد یورویی صندوق توسعه ملی برای کرونا نیز گفت: نکتهای که در این باره مطرح است، اینکه قرار است بیمه بیکاری نیز از این محل پرداخت شود که با این احتساب، سهم وزارت بهداشت حدود ۷۹۰ میلیون یورو میشود که تاکنون ۴۶۴ میلیون یورو آن پرداخت شده است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ دولت چگونه میتواند بودجه سال آینده را از کسری نجات دهد
فرصت طلایی نجات بودجه 1400
گروه اقتصادی: اینطور که به نظر میرسد دولت نیمه آذرماه و طبق زمان مقررشده در قانون، لایحه بودجه سال آینده را تقدیم مجلس شورای اسلامی خواهد کرد؛ بودجهای که اگر اصلاحات بنیادین اساسی در آن رخ نداده باشد، میتواند منجر به کسری آن و عدم تامین منابع مشخص شده شود. دولت در سال جاری با فروش اموال مازاد و اوراق از این موضوع فرار کرد اما بررسیها نشان میدهد دیگر فروش اوراق جذابیتی برای خریداران ندارد و این سناریو قابلیت تکرار برای سال آتی را ندارد. مالیات تنها راهکار پیش روی بودجه سال 1400 است؛ مهمی که باید در همین ایام تبیین و زیرساختهای آن ایجاد شود. به عبارت دیگر روزهای اخیر را میتوان آخرین فرصت نجات بودجه سال آینده دانست.
به گزارش «وطن امروز»، کسری بودجه به عنوان یکی از مهمترین مسائل اقتصادی و یکی از شاخصترین مصادیق ناترازی در نظام اقتصادی کشور در دهههای گذشته مطرح بوده است. با این حال پمپاژ درآمد نفت در بودجه و ارتزاق دولتها از این منابع برای تامین هزینههای بودجه، مجال طرح مساله «درآمدهای پایدار در بودجه» را نداده و اهمیت آن را به حاشیه برده بود. از 10 سال پیش به این سو که تحریمهای همهجانبه آمریکا بر اقتصاد کشور سایه انداخت، موضوع دوری از وابستگی بودجه به درآمد نفت و حرکت به سمت استفاده از درآمدهای مالیاتی به عنوان سالمترین و پایدارترین درآمد برای استفاده در بودجه مطرح شد. تحریم فروش نفت به عنوان اصلیترین محور تحریمها، درآمد دولت را به طرز قابل توجهی کاهش داد و باعث شد تامین هزینههای بودجه با مشکل اساسی مواجه شود.
این مساله هر چند باعث تحمیل مشکلات زیادی به کشور شد اما امیدها را برای مجبور شدن مقامات به تلاش برای رفع وابستگی بودجه به درآمد نفت افزایش داد. با این حال از آن زمان تاکنون، تقریبا هیچ اقدام خاصی برای رفع وابستگی بودجه به درآمد نفت انجام نشده است. پس از تغییر دولت در سال 92 اصلیترین دغدغه دولت، مذاکره برای رفع تحریم و فروش نفت بیشتر بود که اکنون هم چنین است. این نشان داد موضوع رفع وابستگی بودجه به نفت اساسا دغدغه هیچ یک از مقامات دولت نبوده و نیست.
* دستور رهبر انقلاب برای اصلاح ساختار بودجه
پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در اردیبهشتماه سال 97 و بازگشت تحریمها، رهبر معظم انقلاب طی دستوری به مقامات کشور، «اصلاح ساختار بودجه» را از مسؤولان کشور مطالبه کردند. نخستینبار علی لاریجانی، رئیس مجلس دهم بود که از دستور رهبر معظم انقلاب برای اصلاح ساختار بودجه پرده برداشت. هر چند قرار بود موضوع اصلاح ساختار بودجه از سال 98 کلید بخورد اما این مطالبه روی زمین ماند و هیچ یک از مسؤولان دولت و مجلس، اقدام خاصی برای محقق شدن این مطالبه نکردند.
* مجلس یازدهم و مسأله کسری بودجه
بیتوجهی دولت کنونی و مجلس دهم به مسائل عمده اقتصادی کشور از جمله مساله کسری بودجه ادامه داشت تا اینکه در نهایت با آغاز به کار مجلس یازدهم، این مساله به طور جدی در دستور کار بهارستان قرار گرفت. در همین راستا کمیتهای به نام «اصلاح ساختار بودجه» ذیل کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس یازدهم شکل گرفت که ماموریت آن، تدوین محورهای اصلاح ساختار بودجه و رساندن آن به بودجه سال 1400 است. تلاش این کمیته برای تنظیم طرحی برای اصلاح ساختار بودجه در نهایت طی هفتههای اخیر به نتیجه رسید. «طرح احکام کلی بودجه 1400» نام طرحی بود که کمیته اصلاح ساختار بودجه برای اعمال برخی تغییرات در بودجه سال 1400 تدوین کرده است.
گذشته از مساله کسری بودجه سال آینده، تامین مالی دولت در سال جاری، اورژانسیترین مساله اقتصاد کشور است، چرا که در صورت بیتوجهی به کسری درآمد دولت در سال جاری، مخاطرات ناشی از این مساله گریبانگیر کشور میشود. از همین رو لازم است به موازات پیگیری سیاستهایی برای نجات بودجه 1400 از کسری حاد، فکری به حال کسری منابع دولت در سال جاری هم شود.
* وضع مالی دولت در سال جاری
بودجه سال 99 در حالی تصویب شد که کل منابع دولت معادل 570 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شد که 200 هزار میلیارد تومان از این رقم از محل مالیات تامین میشود. همچنین سهم درآمد نفتی از کل منابع دولت حدود 50 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. سایر منابع عمده درآمدی دولت در بودجه سال جاری شامل مولدسازی داراییهای دولتی و فروش اوراق بدهی است. مولدسازی داراییهای دولت البته تاکنون چیزی جز فروش دارایی نبوده است. دولت به طور عمده نسبت به فروش سهام خود در بانکها، شرکتهای خودرویی، پالایشی و... اقدام کرده است و تاکنون حدود 19 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرده است. اما مهمترین ابزار جبران کسری بودجه دولت در سال جاری، فروش اورق بدهی است. طبق قانون بودجه سال 99 دولت مجاز به فروش حداکثر 90 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی است. البته دولت در بهار سال جاری مجوز جداگانهای از شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا برای فروش 150 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی مازاد بر رقم تعیین شده در بودجه گرفت. این یعنی دولت در سال جاری مجاز به فروش اوراق بدهی تا سقف 240 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
* رکود در بازار بدهی دولتی
گزارشهای خزانهداری وزارت اقتصاد نشان میدهد در 19 مرحله حراج، حدود 72 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی به فروش رفته است. البته برای جبران کسری بودجه سال جاری به فروش حداقل 100 هزار میلیارد تومان اوراق مازاد بر آنچه تاکنون به فروش رفته، نیاز است. با این حال ۳ مرحله اخیر حراج اوراق بدهی با استقبال اندک خریداران مواجه شد. آمارها نشان میدهد در 3 مرحله اخیر فروش اوراق، کمتر از 2 هزار میلیارد تومان درآمد نصیب دولت شده است، این در حالی است که پیش از این به طور میانگین در هر مرحله از فروش اوراق رقمی بالغ بر 4 هزار میلیارد تومان درآمد نصیب دولت شده بود.
هر چند در آخرین مرحله حراج اوراق به دلیل اخلال در سامانه معاملاتی فرابورس، امکان خرید برای معاملهگران حقیقی و حقوقی فراهم نبود اما با توجه به روند نزولی فروش اوراق در ۲ مرحله قبلی، فروش مبلغ قابل توجهی از اوراق بدهی در نبود این اخلال هم بعید به نظر میرسد. افت قابل توجه فروش اوراق بدهی در یک ماه اخیر، زنگ خطر استقراض دولت از بانک مرکزی در ماههای پایانی سال و در نتیجه اوجگیری دوباره تورم در سال بعد را به صدا درآورده است. از همین رو اتخاذ تدابیری برای تامین مالی سریع و کمهزینه دولت در سال جاری، اهمیتی دوچندان یافته است. رکود در بازار اوراق بدهی دولتی را میتوان به طور کل ناشی از اشباع بازار دانست.
***
استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطن امروز»:
بهترین روش تأمین مالی برای دولت، مالیاتستانی است
حسین درودیان درباره بهترین روش افزایش درآمد دولت با توجه به شرایط حال حاضر کشور به «وطن امروز» گفت: بهترین روش تامین مالی دولت، اخذ مالیات است و یکی از مهمترین علل وجود کسری بودجه و مشکلات اقتصادی کشور، ناتوانی دولت در مالیاتستانی است. باید توجه کنیم مساله درآمدزایی از طریق مالیات، یک مساله اصلی است که نباید در بین سایر مسائل اقتصادی نادیده گرفته شود.
وی با مقایسه هزینههای دولت با سایر کشورها و اشاره به ترکیب هزینههای دولت خاطرنشان کرد: صرفنظر از اینکه نحوه ترکیب هزینههای دولت چگونه است و اینکه اگر این ترکیب به سمت ایجاد توسعه برود میتواند بسیار بهتر باشد، هزینههای دولت نسبت به تولید ناخالص ملی در مقایسه با هزینههای سایر کشورها خیلی زیاد نیست و مشکل ما در سمت درآمدزایی است. آنچه ما را نسبت به سایر کشورهای دنیا متمایز و دچار کسری بودجه میکند وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی است که با توجه به تحریمها، این راه درآمدی هم تقریبا بسته شده است و درآمدهای مالیاتی هم نمیتواند کاهش درآمدهای نفتی را جبران کند.
این کارشناس اقتصاد ضمن تشریح درآمدهای کوتاهمدت و بلندمدت و مزایا و معایب هر یک از روشها بیان کرد: در بلندمدت تنها افزایش درآمدهای مالیاتی میتواند به عنوان درآمد پایدار و مطمئن شناخته شود اما در کوتاهمدت و به صورت فوری، ترکیبی از روشهای فروش داراییهای واقعی و مالی دولت میتواند برای جبران کسری بودجه استفاده شود. همچنین اگر روشهای کوتاهمدت تامین کسری بودجه مانند فروش اوراق بخواهد در بلندمدت استفاده شود، بهمراتب از وابستگی بودجه به درآمد نفت بدتر است.
درودیان درباره راهکارهای جلوگیری از کسری بودجه سال آینده بیان کرد: برای جلوگیری از کسری بودجه سال آینده باید ۲ دسته از اقدامات فوری و بلندمدت را انجام دهیم. در اقدامات فوری باید هزینههای دولت را اولویتبندی کنیم و بر اساس آن یک سری از هزینهها را کاهش دهیم. به طور مثال برخی پرداختهای حقوق و مزایای بسیار زیاد در اولویت اصلی کاهش هزینهها قرار دارد. در اقدامات بلندمدت هم برای افزایش درآمد، دولت راه دیگری جز افزایش درآمدهای مالیاتی ندارد، زیرا سال آینده دیگر نمیتوانیم از روشهایی مانند فروش اوراق و دارایی در حجم زیاد استفاده کنیم. به همین خاطر باید تغییرات جدی در نظام مالیاتی بوجود آید و دولت هم عوارضی را که تا حالا نمیگرفته است دوباره وضع کند. اگر این اقدامات برای افزایش درآمد انجام نشود دوباره مجبور میشویم از طریق راهحلهای سیاسی و اقتصادی به سمت فروش نفت به میزان قبل از تحریمها برویم.
وی با اشاره به نحوه افزایش درآمدهای مالیاتی دولت از طریق اصلاح نظام مالیاتی و تعریف پایههای مالیاتی جدید گفت: دولت باید به سمت افزودن پایههای مالیاتی جدید و جلوگیری از فرار مالیاتی بخش غیررسمی و ناپیدای اقتصاد برود. به همین منظور دولت باید مالیات بر مجموع درآمد اشخاص یا خانوار را وضع کند تا هم عدالت مالیاتی محقق شود و هم درآمدهای مالیاتی دولت افزایش یابد. این نوع از مالیات پوشش گستردهای دارد و پایههای مالیاتی دیگر را هم پوشش میدهد و دیگر نیازی نیست به صورت جداگانه مالیات بر عایدی سرمایه برای مسکن، سهام، خودرو و سایر کالاها وضع کرد. سازوکار آن هم این گونه است که تمام درآمدهای مختلف افراد را محاسبه میکنند و پس از کسر هزینههای زندگی، از مانده درآمد مالیات را اخذ میکنند. دولت میتواند نرخ این مالیات را برای دهکهای پایین صفر اعلام و بیشتر از دهک بالای کشور این مالیات را اخذ کند.
ارسال به دوستان
ضرب و شتم بانوی گیلانی توسط یک زن سگ گردان
گستاخی قانونگریزان
* تضعیف نیروی انتظامی به عنوان مهمترین متولی برقراری نظم فضا را برای افزایش شرارت و بیقانونی فراهم میکند
گروه سیاسی: انتشار خبری مبنی بر حمله به بانوی گیلانی بار دیگر زنگ خطر را نسبت به نتایج تضعیف دایره اختیارات نیروی انتظامی در مواجهه با اشرار به صدا درآورد.
به گزارش «وطن امروز»، مقابله با اشرار مساله واجد اهمیتی است که در ماههای اخیر با انتشار اخبار مختلفی مبنی بر جولان بیش از پیش آنها بار دیگر مورد توجه افکارعمومی قرار گرفته است. تا جایی که اگر نگاهی گذرا به اخبار ماههای اخیر داشته باشیم هر چند روز یکبار شاهد حادثه و خبری حول محور فعالیتهای اشرار در نقاط مختلف کشور بودهایم؛ امری که البته با پشتیبانی حداکثری جریانات و رسانههای ضدانقلاب نیز همراه بوده است و حتی در مواردی همچون خبرسازیها پیرامون «نوید افکاری» که به قصاص محکوم شده بود به شکل متمایزی به چشم آمد.
در این میان، تنها چند روز پس از انتشار خبر شهادت شهید امر به معروف محمد محمدی توسط گروهی از اشرار در تهران، به یکباره خبر حمله به یک بانوی گیلانی در رسانههای کشور منتشر شد؛ خبری که میتوان به عنوان امتدادی از دومینوی شرارت و اصرار بر قانونشکنی و به خطر انداختن امنیت جامعه به آن نگریست. ماجرای حمله به بانوی آمر به معروف به بعدازظهر یکشنبه 27 مهرماه بازمیگردد؛ جایی که خانم زینب رشیدی در یکی از پارکهای شهر رشت در حال پیادهروی بود اما توسط یک دختر سگگردان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. وی در تشریح این حادثه در گفتوگو با یکی از رسانههای محلی گفت: من به بوستان کشاورز واقع در خیابان رسالت نزدیک منزل خودم برای پیادهروی رفته بودم، آن روز خانمی که چند باری در پارک او را دیده بودم با سگهای خود در پارک نشسته بود. هنگامی که دیدم سگها به طرف من میآیند مسیرم را تغییر دادم و سمت دیگری رفتم، چون از سگ میترسم. این شهروند رشتی ادامه داد: بعد از یک دور پیادهروی روی نیمکتی نشستم و دیدم که این خانم با آقایانی در رابطه با اینکه چطور به سگها غذا میدهد یا رسیدگی میکند در حال صحبت است، من نیز با گوشی کار میکردم که ناگهان متوجه شدم زیر پایم سگ است که خیلی ترسیدم و به صاحبش گفتم: «اگر نمیتوانید این سگها را نگه دارید بیرون نیاورید، مگر پارک جای سگ است؟» که این خانم به من گفت: «نه! این پارک جای سگهایی مثل شماست!» وی ادامه داد: به سمت آن خانم رفتم و گفتم با منی؟ سگهای آن خانم که به طرف من دویدند، این خانم هم به من حمله کرد. دستم را محافظ خود کردم اما او مرا داخل حوضچه پارک هول داد و نمیگذاشت بیرون بیایم و گلوی من را فشار میداد. ناگهان همه چیز را سیاه دیدم و فقط صداهایی میشنیدم که میگفتند: «تکون نمیخوره! بذار بیاد بیرون». وقتی از آب بیرون آمدم دیدم چند نفر آقایی که آنجا بودند به آن خانم گفتند: «سگهایت را بردار و برو!» گفتم: «برای چه میگویید برو؟ مگر من را نزده؟ نگهش دارید تا پلیس بیاید». وی ادامه داد: با موبایلم که کاملا خیس شده بود توانستم ۲ عکس خیلی بیکیفیت بگیرم. وقتی این خانم متوجه شد که من عکس گرفتم، دوباره به سمت من پرید و سرم را چندین بار به میله زد که دیگر گیج شدم، بعد مرا به زمین انداخت و گوشه دیوار شروع به لگد زدن کرد. تنها چیزی که میشنیدم این بود که میگفتند: نکن! هیچ کس او را از من جدا نکرد و هیچ کس دست مرا نگرفت، فقط چند خانم بازنشستهای که مدتهاست یکدیگر را در پارک میبینیم و میشناسیم رسیدند که در آن زمان دیگر آن دختر فرار کرده بود. روایت این خانم از حادثهای که برای او پیش آمده بود، با موجی از واکنشها در فضای مجازی روبهرو شد. پیش از این با شهادت شهید محمد محمدی در هفته گذشته و شهید علی خلیلی در سال93 که او نیز از شهدای امر به معروف به شمار میرفت و در راه حفاظت از نوامیس مردم در برابر اشرار به شهادت رسید، بارها مسؤولان مربوط وعدههایی برای صیانت از حقوق آمرین به معروف داده بودند اما تکرار چنین حوادثی و اینک گستاخی بیش از پیش سگگردانها در ایجاد ناامنی برای مردم باعث شد ماجرای خانم رشیدی بیش از هر زمان دیگری با واکنش افکار عمومی مواجه شود.
در این میان آیتالله رسول فلاحتی، نماینده ولیفقیه در گیلان به همراه سردار محمد عبداللهپور، فرمانده سپاه قدس گیلان عصر روز دوشنبه با حضور در منزل این بانو و عیادت از وی به دلیل اینکه مورد ضرب و شتم شدید قرارگرفته بود خواستار تکریم این بانو و تمام آمرین به معروف و ناهیان از منکر شدند. فرمانده سپاه قدس گیلان در این دیدار با تأکید بر اینکه ما باید فضا را برای کسانی که مقابل دین اسلام میایستند تنگ کنیم، اظهار کرد: باید نگرانی در برخی حوزهها به سرعت رفع شده و به قوانین و احکامی که با حقالناس مرتبط است بیشتر توجه شود. سردار عبداللهپور خطاب به این بانوی آمر به معروف گفت: اجازه نمیدهیم حقی از شما ضایع شود و تا آخر پیگیر این موضوع هستیم تا جلوی معضلات اینچنینی گرفته شود. هر چند فرد ضارب متواری شده توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) دستگیر و به مراجع قضایی تحویل شد اما جامعه ما با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند که توجه ریشهای به هر یک از این مشکلات برای حل آنها لازم و ضروری است.
* جولان اشرار، میوه کدام درخت است؟
همانگونه که در ابتدای گزارش نیز مورد اشاره قرار گرفت، مساله جولان بیش از پیش اشرار در محیطهای عمومی و ایجاد مزاحمت برای آحاد مردم مسالهای بسیار حیاتی است که براحتی نمیتوان از کنار آن عبور کرد. ایجاد این تصور که میدان عمل برای اشرار باز است و آنها میتوانند با آرامش اقدام به هر گونه شرارتی بکنند در بلندمدت جامعه را با تبعات زیادی مواجه میکند. به عبارت دیگر عدم برخورد جدی با اشرار پس از هر حادثه، فراتر از اینکه مجرمی را به سزای اعمالش نمیرساند، باعث میشود دیگر افراد قانونشکن نیز برای اقدامات اینچنینی و قانونشکنی تهییج شده و فضا را مهیا ببینند.
حمله گروهی اشرار به شهید امر به معروف محمد محمدی در محله تهرانپارس تهران و اقداماتی همانند حمله به بانوی گیلانی در رشت که تنها خواستار رعایت قانون از سوی زن سگگردان و عدم ایجاد مزاحمت برای او شده بود؛ تنها ۲ مصداق از جامعهای است که اشرار آن امکان و آزادی عمل حمله به آمرین به معروف را پیدا میکنند و همینطور هزینه احقاق حق مردم برای مواردی مثل مزاحمت سگگردانها را افزایش میدهد. مسالهای که در صورت عدم برخورد قاطع با آن، قطعا در آینده به شکل گستردهتری ترویج پیدا میکند و میتواند گریبانگیر تمام افراد جامعه باشد. در چنین وضعیتی اگر نهادهای متولی امر در برخورد با اشرار به جای توجه به مصالح عمومی جامعه و در صدر آنها مقوله امنیت، وارد بازی جریانات ضدانقلاب شوند و طریقه مماشات را در برابر این گروهها در پیش گیرند، باید در انتظار شرایطی بهمراتب سختتر بود و هر روز را با اخباری مبنی بر حمله اشرار به آحاد مختلف مردم آغاز کرد. تلاش آشکار رسانههای ضدانقلاب برای ضریب و مشروعیت دادن به اقدامات اشرار با نیت فروپاشی ساختار امنیتی و نظم اجتماعی کشورمان را میتوان برنامهای در این راستا دانست.
بر این مبنا تضعیف نیروی انتظامی به عنوان متولی برخورد با اشرار و افراد قانونشکن که در ماههای اخیر به شکل سازمانیافته و با پروژههای مختلف پیگیری شده است، یک فعالیت گامبهگام برای باز گذاشتن دست اشرار به شمار میرود؛ پروژهای که در صورت موفقیت آن، گروههای مخل امنیت و نظم اجتماعی میتوانند تبدیل به خط مقدم حمله به هر قانونی شوند. به عبارت دیگر اگر نیروی انتظامی اقتدار خود و مضاف بر آن امکان برخورد جدی و سخت با اشرار را از دست دهد باید منتظر بسیج شدن اشرار برای به چالش کشیدن تمام قوانین و عرفهای جامعه بود. بویژه اینکه اکنون عدهای همانند زن سگگردان نیز فضا را برای ضرب و شتم مردمی که خواستار رعایت حقوق خود و عدم مزاحمت سگها شدهاند؛ فراهم میبینند و گویی تصور کردهاند این رفتارهای غیرانسانی آنها هیچ عقوبتی به دنبال نخواهد داشت!
شواهد زیادی گواه بر این است که یکی از خطوط ثابت رسانههای ضدانقلاب و جریانات خارجنشین برای محقق کردن آرزوهای قدیمیشان از میان برداشتن نیروی انتظامی یا تضعیف حوزه اقتدار آن است، به گونهای که با این تضعیف، امکان بسیج کردن اشرار به عنوان یک گروه کنترلناپذیر را در جریان آشوبهای خیابانی فراهم کند. حوادثی همانند حمله به شهید محمد محمدی و بانوی آمر به معروف گیلانی تنها نمودی مختصر از این وضعیت است که در صورت تضعیف نیروهای قهری از جمله نیروی انتظامی باید به انتظار آن نشست.
ارسال به دوستان
خاموشان تهران
* چرا روحانی و ظریف علیه اقدام دولت فرانسه در اهانت به ساحت نورانی پیامبر اسلام(ص) حرف نمیزنند؟
* بازتاب گزارش «وطن امروز» با عنوان ابلیس پاریس در واشنگتنپست، آسوشیتدپرس هافینگتونپست، دیلیمیل بخش فرانسه پایگاه خبری یاهونیوز شبکه تلویزیونی بیافام فرانسه روزنامه ملیت ترکیه، اسپوتنیک روسیه و شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی
اگرچه طی چند روز گذشته در پی حمایت اهانتآمیز امانوئل مکرون از کاریکاتورهای هتاکانه به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص)، دولتهای برخی کشورهای مسلمان مانند ترکیه و پاکستان شدیدترین واکنشها را به رئیسجمهور فرانسه نشان دادهاند اما همچنان دولت حسن روحانی به روند منفعلانه خود در برابر این اقدام ضداسلامی ادامه میدهد.
به گزارش «وطن امروز»، حمایت امانوئل مکرون از کشیدن کاریکاتورهای هتاکانه نسبت به پیامبر اسلام، غیرت دینی مسلمانان جهان را برانگیخت و طی چند روز گذشته این خشم به شکلهای مختلف بروز و ظهور پیدا کرده است. در این بین موضع کشور ترکیه آنچنان شدید بود که به تنش لفظی بین آنکارا و پاریس انجامید. رجب طیب اردوغان در واکنش به اظهارات ضداسلامی مکرون، اظهار داشت وی به خاطر این اظهارات باید از نظر روانی بررسی شود؛ جملهای که باعث شد فرانسه سفیر ترکیه در پاریس را احضار کند. از طرف دیگر بسیاری از مسلمانان اعلام کردند از این پس کالاهای فرانسوی را تحریم خواهند کرد؛ اقدامی که باعث شد فرانسه در بیانیهای از مسلمانان بخواهد از تصمیم خود بازگردند. همین رفتار فرانسه که نشان از یک ضربه جدی از سوی مسلمانان بود باعث شد بلافاصله اردوغان هم اعلام کند ترکیه کالاهای فرانسوی را تحریم خواهد کرد به طوری که این عقبنشینی فرانسه ناشی از موضع ترکیه تلقی شود.
تحلیل رفتار اردوغان در جریان اتفاقات اخیر بخوبی نشان میدهد وی به دنبال این است از فرصت پیشآمده برای تثبیت «ادعا»ی ترکیه نسبت به جهان اسلام استفاده ابزاری کند. حال سوال اینجاست: دولت حسن روحانی به چه دلیل در یکی از حساسترین برهههای تاریخ جهان اسلام چنین رفتار منفعلانهای را در پیش گرفته به طوری که هیچ جایگاه پررنگی از جمهوری اسلامی در میانه این مناقشه و مقابله جهان اسلام با غرب دیده نمیشود؟
باید این نکته را خاطرنشان کرد که یک واکنش ضعیف در حد توئیت وزیر امور خارجه و احضار کاردار موقت فرانسه به هیچوجه اقدامی نیست که انتظارات را از نقشآفرینی جمهوری اسلامی در این مسالهـ که به نوعی با حیثیت هویتی مسلمانان گره خورده است ـ برآورده کند.
چرا ترکیه، کشوری که مانور مشترک با رژیم صهیونیستی برگزار میکند و با اقدامات مخرب خود در سوریه، عملا در پازل جبهه استکبار علیه جهان اسلام نقش بازی میکند باید بتواند محوریت جریان اعتراض مسلمانان به رفتار هتاکانه فرانسه را به دست بگیرد و در مقابل، ایران که 42 سال بر سر مسائل حیثیتی و هویتی جهان اسلام هزینه داده است، به خاطر انفعال دیپلماسی هیچ حضور جدی و فعالی به گونهای که در حافظه تاریخی ملتهای مسلمان بماند، نداشته است؟ آیا باید این رفتار دولت را هم به عنوان یکی دیگر از ثمرات آن «خسارت محض» به حساب آورد؟ اینها سوالاتی است که دولت حسن روحانی باید در برابر افکار عمومی مسلمانان غیور ایرانی به آنها پاسخ دهد.
******
ابلیس پاریس در چشم جهان
گروه سیاسی: جلد روز گذشته «وطن امروز» در واکنش به گستاخی امانوئل مکرون به مقدسات اسلامی از دیروز موجی گسترده در شبکههای اجتماعی درست کرد و علاوه بر مورد استقبال قرار گرفتن نزد کاربران داخلی، همچنین مورد توجه رسانههای مطرح بینالمللی قرار گرفت. بر این اساس طرح جلد روزنامه و تیتر «ابلیس پاریس» بخش زیادی از این بازتابها را تشکیل داده است.
این بازتاب در شرایطی رخ میدهد که حسن روحانی، رئیسجمهور با گذشت چند روز از اظهارات توهینآمیز رئیسجمهور فرانسه، سکوت اختیار کرده و هیچ موضعی نگرفته است و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه هم به انتشار یک توئیت بسنده کرده! در چنین شرایطی بازتاب بینالمللی تیتر «وطن امروز» از این جهت معنادار به نظر میرسد که حاکی از نقش و ظرفیت کشورمان در راهبری و هدایت افکار عمومی جهان اسلام است و غیبت مقامات دولتی از جمله رئیسجمهور از حضور در میانه چنین فضایی میتواند این نقش را تضعیف کند.
با این تفاسیر آسوشیتدپرس در بخشی از گزارش روز گذشته خود نسبت به واکنشهای جهان اسلام به هتاکی امانوئل مکرون نوشت: روزنامه «وطن امروز» مکرون را شیطان توصیف کرد و روز سهشنبه در صفحه نخست خود در طرح کارتونیاش او را شیطان نامید. همچنین واشنگتنپست، یکی از مهمترین روزنامههای آمریکا در گزارشی درباره خشم جهانی نسبت به اسلامستیزی رژیم فرانسه، آورده است که گروهی برجسته از روحانیون قم، خواهان واکنش دولت ایران به مکرون شدهاند. این روزنامه نوشت: «روزنامه سرسخت ایرانی، «وطنامروز» روی جلد روز سهشنبه خود در کارتونی مکرون را در قالبی اهریمنی مجسم کرده و به او لقب شیطان داده است».
روزنامه دیلیمیل انگلستان هم دیگر نشریهای بود که به جلد روز سهشنبه «وطن امروز» پرداخت. سایت این نشریه انگلیسی در گزارش خود در این باره نوشت: امانوئل مکرون با گسترش اعتراضات علیه خود در دفاع از کاریکاتورهای پیامبر اسلام، خود را در کشورهای اسلامی اهریمنی کرده است. روزنامه ایرانی «وطن امروز» او را به عنوان یک شیطان واقعی به تصویر کشید.
روزنامه ملیت ترکیه با انتشار تصویر جلد روزنامه «وطن امروز» نوشت: این روزنامه ایرانی تصویرش را با تشبیه مکرون به شیطان با عنوان «ابلیس پاریس» در صفحه اول ارائه داده است. در گزارش این روزنامه رئیسجمهور فرانسه به دلیل شعارهای ضداسلامی محکوم شد. پایگاه خبری اسپوتنیک روسیه هم نوشت: «وطن امروز» با دکترحشمتالله قنبری درباره سیر تاریخی اهانت به سلسله انبیا و پرچمداران توحید مصاحبهای انجام داد و نوشت: اهانت اخیر فرانسویها به ساحت پیامبر اسلام و حمایت رئیسجمهور این کشور از این هتاکی، خشم مسلمانان و آزادگان جهان را برانگیخته است؛ اهانتی که پازل نشریه هتاک شارلیابدو علیه پیامبر اسلام را تکمیل کرد. در کنار این مصاحبه نیز کاریکاتوری از امانوئل مکرون گذاشته شده و نوشته شده بود «ابلیس پاریس». در کنار این موضوع، در شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی نیز کاریکاتور «وطن امروز» مورد استقبال گسترده قرار گرفت. در فضای داخلی در شبکههای اینستاگرام و توئیتر کاربران داخلی ضمن استقبال از کاریکاتور مکرون، خواستار واکنش قاطع دولت ایران نسبت به رفتار توهینآمیز فرانسویها و بویژه رئیسجمهور این کشور شدند.
کاربران و خبرنگاران کشورهای عربی نیز از کاریکاتور مکرون استقبال کردند.
* واکنش رسانههای فرانسوی
بیافام تیوی، یکی از شبکههای بینالمللی فرانسه که تنها در این کشور 10 میلیون مخاطب ثابت دارد نیز با انتشار جلد «وطنامروز» در بخشهای خبری و همینطور تارنمای این شبکه، ارائه تصویر شیطانی از مکرون را نشانه خشم بیش از پیش جوامع مسلمان نسبت به دولت فرانسه دانست. همچنین یاهوی فرانسوی نیز در بخش اخبار خود اقدام به بازنشر این کارتون کرده است. در همین حال پایگاه خبری اینترنشنال کوریه هم از رسانههای فرانسوی بود که تصویر صفحه یک «وطنامروز» را منتشر کرد.
جلد «وطنامروز» توسط نسخه فرانسوی هافینگتونپست، مهمترین روزنامه آنلاین آمریکا نیز منتشر شده و در توضیح آن آمده که یک روزنامه ایرانی مکرون را به عنوان شیطان پاریس تصویر کرده است.
پروفسور جاناتان پیرنون، روزنامهنگار و تاریخنگار برجسته فرانسوی دیروز در توئیتی ضمن به اشتراک گذاشتن جلد «وطنامروز» و ترجمه تیتر «ابلیس پاریس»، آن را نشانه تنشهای به وجود آمده متعاقب سخنان مکرون دانست. او همچنین نوشت: «چندین مقام رسمی ایران اظهارات رئیسجمهور فرانسه را محکوم کردند» اما در این بین اشارهای به نام مقامات ارشد دولت حسن روحانی نکرد.
در پایان باید تاکید کرد استقبال گستردهای که اقشار مختلف مردم مسلمان در داخل کشور از تیتر روز گذشته «وطنامروز» علیه گستاخیهای اخیر امانوئل مکرون نشان دادند، حامل این پیام است که جوشش غیرت دینی مردم طلب میکند دولت با یک واکنش شدید و به یادماندنی، پاسخگوی این مطالبه بحق مردمی باشد اما متاسفانه رفتار دولت در برابر این خواسته مردم به گونهای است که شائبههایی مبنی بر بیاعتنایی دولت نسبت به هتاکان به مقدسات را تقویت میکند؛ شائبهای که دولت باید هر چه سریعتر با اصلاح رفتار خود، آن را برطرف کند.
* ادامه واکنشهای جهانی به توهین مکرون به پیامبر
توهین چند روز پیش رئیسجمهوری فرانسه به ساحت پیامبر گرامی اسلام دیروز هم بازتاب گستردهای در میان مسلمان و برخی دولتهای اسلامی داشت. اینگونه به نظر میرسد که امانوئل مکرون با نادانی خود یک تنه توانست همه ملتهای مسلمان دنیا را حول حمایت از پیامبر اکرم متحد کند.
در همین حال موج محکومیتها علیه اقدام مکرون در حمایت از اهانت به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) همچنان ادامه دارد. بسیاری از کشورها و سازمانهای اسلامی با صدور بیانیههایی، این اقدام را محکوم کردهاند. در برخی کشورها از جمله فلسطین، بحرین، لبنان، ترکیه، مصر، تونس و عراق مردم با برپایی تظاهرات، اقدام رئیسجمهور فرانسه در حمایت از هتاکی به ساحت پیامبر اسلام(ص) را محکوم کردند.
در سطح فضای رسانهای و مجازی هم موج حمایت از تحریم کالاهای فرانسوی برای روز چندم تکرار شد. هماکنون فعالان در شبکههای اجتماعی نیز کمپین تحریم کالاهای فرانسوی را با هشتگ «تحریم کالاهای فرانسوی» در کنار «مکرون به پیامبر اهانت میکند» و «پیامبر ما خط قرمز ماست» راهاندازی کردهاند که سبب وحشت دولت فرانسه هم شده است. شبکه تلویزیونی الجزیره در گزارشی از تحریم کالاهای فرانسوی در جهان اسلام نوشت: در حالی که فروشگاههای بیشتری از کالاهای فرانسوی خالی میشود، وزارت خارجه فرانسه توقف فوری دعوتها به تحریم این کالاها را خواستار شد و عاملان مطرح کردن این دعوتها را اقلیت افراطی توصیف کرد. به نظر میرسد بحرانی که سخنان رئیسجمهور فرانسه درباره کاریکاتورهای موهن ایجاد کرد، فقط محدود به واکنشهای مردمی، تحریم کالاها و اعتراضات در شبکههای اجتماعی نیست و شاهد قدرت گرفتن موضعگیریهای سیاسی در برابر این سخنان هستیم و این مساله به طور مشخص به میدان جدید رویارویی بین ترکیه و فرانسه تبدیل شده است. خبرنگار شبکه الجزیره در پاریس گفت: «امروز شاهد سکوت پاریس در برابر واکنشها به سخنان مکرون بودیم اما این موضوع به معنای آن نیست که مقامات فرانسوی این تحولات را پیگیری نمیکنند. تحلیلگران سیاسی در پاریس، درباره قطع کامل روابط بین فرانسه و کشورهای عربی سخن نمیگویند. بعضی طرفها در فرانسه خواهان حمایت دیگر کشورهای اروپایی شدند تا پاریس در این مناقشه تنها نباشد».شبکه تلویزیونی فرانس 24 گزارش داد خشم مسلمانان از اظهارات رئیسجمهور فرانسه درباره کاریکاتور پیامبر اسلام(ص) فرونمینشیند. در بسیاری از کشورهای اسلامی شاهد اعتراضات هستیم و در برخی کشورها همچون اردن محصولات ساخت فرانسه از قفسههای فروشگاهها جمعآوری شده است. چندین دولت همچون دولتهای اردن، مغرب، قطر و کویت نیز انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام(ص) و مواضع مکرون را محکوم کردند.
ارسال به دوستان
پس از پیروزی نامزد مورد حمایت مورالس در بولیوی، مردم شیلی نیز با اکثریت قاطع به تغییر قانون اساسی پینوشه رأی دادند
شکست غربگراها در شیلی
گروه بینالملل: دیروز روز بزرگی برای مردم آمریکای لاتین بود؛ از آن روزهایی که باید در تاریخ نوشت و شاید دهها سال طول بکشد تا شاهد تکرار اتفاقی مثل دیروز باشیم. دیروز اکثریت مردم شیلی به بازنویسی قانون اساسی کشورشان که یادگار دوران دیکتاتوری پینوشه در 4 دهه پیش بود، رای دادند. 78 درصد از رایدهندگان در شیلی به تغییر قانون اساسی رای مثبت دادند. قانون اساسی دوران پینوشه با حمایت و مشورت مستقیم دولت وقت آمریکا نگاشته شد و رای مردم شیلی به بازنویسی دوباره قانون اساسی، شکست بزرگی برای آمریکاییها محسوب میشود.
آگوستو پینوشه در مسیر دیکتاتوری خود تحت حمایت مستقیم دولتهای آمریکا قرار داشت. بر اساس اسنادی که وزارت خارجه آمریکا سال 1394 منتشر کرد، دولت ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، از کودتای نظامیای که ژنرال آگوستو پینوشه، دیکتاتور شیلی را در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ به قدرت رساند، قویا حمایت کرده بود. بعد از به قدرت رسیدن پینوشه هم تدوین قانون اساسی شیلی با نظارت مستقیم آمریکاییها انجام شد.
به گزارش دویچهوله، نزدیک به ۱۵ میلیون شهروند شیلیایی برای شرکت در همهپرسی برای تغییر قانون اساسی در ۲۵ اکتبر فراخوانده شده بودند. قانون اساسی فعلی شیلی از دوره دیکتاتوری ژنرال پینوشه باقی مانده است. مردم شیلی همچنین به تشکیل یک مجمع انتخابی جدید برای تدوین پیشنویس قانون اساسی جدید رای دادند، به این ترتیب قانونگذاران فعلی شیلی نمیتوانند در این روند شرکت کنند. آگوستو پینوشه، دیکتاتور سابق شیلی از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰ حکومت کرد. او سال ۲۰۰۶ درگذشت اما قانون اساسی دوره زمامداریاش که سال ۱۹۸۰به تصویب رسیده بود، همچنان در شیلی معتبر مانده است. احزاب سیاسی شیلی قانون اساسی این کشور را مانعی برای اصلاحات گسترده اجتماعی میدانند. آنها خواستار تغییر این قانون اساسی هستند. پس از آغاز اعتراضات گسترده یک سال پیش در شیلی، رئیسجمهوری این کشور با برگزاری همهپرسی برای تغییر قانون اساسی موافقت کرد. ابتدا قرار بود همهپرسی در ماه آوریل برگزار شود اما به دلیل بحران کرونا رایگیری به ۲۵ اکتبر موکول شد.
در جریان بحث پیرامون قانون اساسی جدید شیلی، مسأله حق و حقوق اقوام و جمعیت بومی مانند ماپوچهها، آیماراها و راپانوییها از جمله موضوعات مطرح شده است. در جریان اعتراضهای اجتماعی در شیلی که منجر به توافق سیاسی برای برگزاری همهپرسی قانون اساسی در این کشور شد، پرچم ماپوچهها به صورت گسترده دیده میشد. خواسته قدیمی سرخپوستان ماپوچه، استرداد زمینهایشان و خودمختاری بیشتر است. از همین رو ماپوچهها نظرهای متفاوتی پیرامون قانون اساسی جدید شیلی دارند، برخی به روند سیاسی کنونی اعتقاد دارند اما در مقابل عدهای طرفدار روشهای تندتر هستند. خوآن پیچون، رهبر ماپوچهها با بیان اینکه مسأله اصلیشان «زمین» است، گفته زبان و فرهنگشان با قانون اساسی جدید به رسمیت شناخته خواهد شد اما مسأله زمینهایشان هیچ وقت مطرح نخواهد شد. سطح فقر ماپوچهها که ۷ درصد جمعیت شیلی را تشکیل میدهند ۲ برابر بقیه جمعیت این کشور است.
* شادی خیابانی
در پی موافقت اکثریت مردم شیلی با بازنویسی قانون اساسی به جا مانده از دوران دیکاتوری آگوستو پینوشه، بسیاری از شهروندان این کشور در خیابانها جشن گرفتند. سباستین پینرا، رئیسجمهور شیلی هم پس از مشخص شدن نتیجه رایگیری در سخنانی خطاب به مردم با پذیرش پیروزی طرفداران بازنویسی قانون اساسی، گفت: تازه روندی طولانی آغاز شده است. او گفت: از امروز ما باید با یکدیگر همکاری کنیم تا قانون اساسی جدید چارچوبی عالی برای اتحاد، پایداری و آینده کشور باشد. براساس توافق مردم و دولت شیلی، قانون اساسی جدید در میانه سال ۲۰۲۲ به رای گذاشته خواهد شد.
* شمارش معکوس برای بازگشت مورالس
شیلی دومین کشور آمریکای لاتین بعد از بولیوی است که چرخشی دوباره به سیاستهای ضدامپریالیستی داشته است. مردم بولیوی که این روزها شاهد سر کار آمدن یکی از هواداران مورالس به عنوان رئیسجمهور جدیدشان هستند، حالا خود را آماده بازگشت دوباره مورالس به این کشور میکنند.
در همین ارتباط قاضی یک دادگاه منطقهای در بولیوی اتهامهای تروریسم علیه «اوو مورالس» رئیسجمهور پیشین این کشور را رد و حکم بازداشت وی را لغو کرد. «خورخه گوئینو» قاضی این دادگاه ضمن قرائت این حکم تأکید کرد حقوق مورالس از جمله حقوق وی در زمینه مصونیت قضایی زیر پا گذاشته شده و بدین ترتیب، رویه قضایی نقض شده است. قاضی گوئینو همچنین گفت از آنجا که مورالس به طور صحیحی احضار نشده بود، رویههای قضایی در این پرونده نقض شده و به دلیل آنکه پیگردهای قانونی با رویههای قضایی همخوانی نداشت، اتهامهای تروریسم مطروحه علیه مورالس رد میشود. این حکم همچنان مستلزم تصویب در دادگاه قانون اساسی بولیوی است. حکم بازداشت مورالس دسامبر ۲۰۱۹ در دوران پس از کودتا از سوی دادستان کل بولیوی صادر شد. دولت موقت به رهبری سناتور راستگرا «جیناین آنز» مدعی بود دعوت مورالس از مردم برای برگزاری اعتراضها به اغتشاش و تروریسم دامن زده است و وعده داده بود رئیسجمهور بولیوی را تا آخر عمرش زندانی کند.
در همین ارتباط رئیسجمهوری پیشین بولیوی گفت: ۶ فدراسیون منطقه در حال ارزیابی بازگشت من به بولیوی در ۱۱ نوامبر است. مورالس افزود: من مشکلی برای بازگشت به بولیوی در این هفته یا هفته آینده ندارم، زیرا به تصمیمات سازمانهای منطقهای و ملی احترام میگذارم.
ارسال به دوستان
فراتحلیل آنچه این روزها در رقابتهای انتخاباتی آمریکا میگذرد
همه فهمیدند پادشاه لُخت است!
مهدی خانعلیزاده*: کمتر از یک هفته دیگر، یکی از عجیبترین انتخاباتهای ریاستجمهوری تاریخ معاصر ایالات متحده آمریکا برگزار خواهد شد؛ انتخاباتی که شاید با مشارکت بالاتری نسبت به میانگین مشارکت در چند دوره اخیر همراه باشد اما اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران و حتی سیاستمداران بینالمللی معتقدند کمشورترین و بیهیجانترین انتخابات چند دهه اخیر است.
البته این انتخابات، از این دست فاکتورهای متناقض کم ندارد؛ انتخاباتی که رئیسجمهور مستقر، آن را فاسد، متقلبانه و نمایش شکست مردم میخواند و نامزد رقیب هم آن را عرصهای برای نجات آمریکا از باتلاق متعفن ۴ سال اخیر معرفی میکند؛ انتخاباتی که برای تهییج مردم به مشارکت، رئیسجمهور رنگینپوست پیشین هم دست به کار شده و با بلندگوی دستی، دورهگردی میکند تا طرفدارانش را به مشارکت در انتخابات و رای دادن به معاون سابقش ترغیب کند؛ انتخاباتی که یک مناظره کمتر داشت و رکورد رای دادن قبل از روز انتخابات را تا همین الان شکسته است.
درباره ویژگیهای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری، هم مقالات زیادی نوشته شده و هم میتوان دهها مطلب دیگر منتشر کرد؛ از روایت مناظره اول و «چالهمیدون»ی که بایدن و ترامپ از عالیترین سطح سیاست در ایالات متحده به نمایش گذاشتند تا اعتراف همه طیفها به ذات نژادپرستانه رؤیای آمریکایی. اما آن چیزی که در این میان بیشتر از هر مساله دیگری قابل بررسی است، افول سیاست در این کشور است.
تعبیر «افول آمریکا» به قدری در کشورمان مورد استفاده مناسب و نامناسب قرار گرفته و تبدیل به کلیشه شده که احتمالا تاثیری بر مخاطب ایجاد نمیکند و حتی ممکن است افکار عمومی را به سمت نادیده گرفتن متمایل کند اما واقعیت این نیست؛ آن چیزی که در ۲ ماه اخیر در عرصه سیاسی ایالات متحده گذشت، نمایش آشکار برهنگی پادشاه بود؛ با این تفاوت نسبت به داستان معروف «هانس کریستین اندرسن» که اگر در قصه، همگان از ترس عظمت و شکوه پادشاه، جرأت بیان لخت بودن او را نداشتند و در نهایت جسارت یک کودک باعث افتادن پردهها شد، پادشاه پوشالی آمریکا تا اندازهای به ضعف افتاده که از همان لحظه نخست مورد استهزا و تمسخر قرار گرفت. از ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا گرفته تا کاربران در شبکههای اجتماعی، همگی به صراحت اعلام کردند کاخ سفید به وضعیتی دچار شده که دیگر حتی کاری از دست دوپینگهای هالیوودی هم برنمیآید.
اما چرا معتقدیم سیاست در آمریکا، افول کرده است؟ شاید در این زمینه، بررسی جایگاه هر کدام از ۲ نامزد اصلی انتخابات که قرار است به عنوان عالیترین مقام در این کشور برگزیده شوند، مسیری درست برای درک این مساله باشد.
ابراز برائت چهرههای سرشناس و اصیل جمهوریخواه- مانند میت رامنی، سناتور محبوب ایالت یوتا و کالین پاول، چهره سرشناس مرکزیت حزب- از ترامپ، علاوه بر شکاف عمیقی که در این حزب به نمایش گذاشت، نشان داد جمهوریخواهان توانایی معرفی یک چهره سیاسی را که بتواند ظرفیت رایآوری در برابر ترامپ در رقابتهای درونحزبی را داشته باشد هم ندارند. به تعبیر دیگر، ترامپی معلومالحال در حوزه سیاست، اکنون تبدیل به تنها مهره قابل اتکا از سوی حزب فیلها شده که تنها مزیتش نسبت به رقیب دموکرات، دموکرات نبودن است!
حزبی که سالها با نطقهای آتشین رؤسایجمهوری منتسبش و دکترینهای مختلفی که وارد عرصه سیاست خارجی میکرد، شناخته میشد، حالا برای حفظ کرسی در اتاق بیضی کاخ سفید، دست به دامان یک تاجر پرحاشیه شده است. اگر زمانی «هنری کیسینجر» برای چپاول اموال ملتها و تامین منافع ملی آمریکا در مناطق مختلف جهان نظریهپردازی میکرد، حالا نماینده جمهوریخواهان، نگران انتشار فیلمهای غیراخلاقیاش در هتلهای روسیه است.
از سوی دیگر در میان نامزدهای حزب دموکرات که وارد عرصه رقابتهای مقدماتی شدند، چهرههای متفاوتی وجود داشتند: از «تولسی گابارد» به عنوان یک زن جوان نظامی تا «الیزابت وارن» به عنوان یک زن سیاستمدار کهنهکار که در طیف اقلیت نژادی نیز قرار دارد و حتی «برنی سندرز» که محبوبیت شگفتانگیزش در رقابتهای 2016، مسؤولان ارشد حزب را مجبور به تقلب به نفع «هیلاری کلینتون» کرد. با این حال در روندی مدیریت شده، «جو بایدن» خیلی ناگهانی وارد عرصه شد و خیلی زود هم توانست خود را در جایگاه نامزد اصلی دموکراتها در انتخابات 2020 تثبیت کند.
این فرد، بدترین گزینه از میان گزینههای موجود در حزب دموکرات بود. اگر گابارد به دلیل سابقه نظامی خود در غرب آسیا، خواستار عدم مداخله واشنگتن در مناسبات کشورهای دیگر بود و سندرز هم به دلیل رویکرد سوسیالیستی خود قائل به کاهش تأثیر لابی صهیونیستی در آمریکا بود، بایدن نماد جمع شدن تمام خصائص ترامپ است؛ سیاستمداری که به اذعان شورای روابط خارجی آمریکا، وضع کنونی غرب آسیا دستپخت مستقیم او در سالهای طولانی حضور در سنا و دولت آمریکاست و ارتباط مستحکمی هم با لابی اسرائیل در ایالات متحده دارد. در واقع انتخاب بایدن را باید نماد تمرکزگرایی پیرمردها و پیرزنهای حزب دموکرات برای حفظ چارچوب کهنه خود و اجازه ظهور ندادن به طیفهای تازهنفس دانست. انگار دموکراتها حتی بعد از سیلی 2016 هم تمایلی ندارند سیاستورزی خود را از چارچوب پر از فسادی که تاکنون داشتهاند، تغییر دهند.
شاید بهترین تعبیر در این زمینه، متعلق به «فرانسیس فوکویاما» باشد؛ نظریهپرداز مطرح ژاپنی- آمریکایی که در ایران با نظریه «پایان تاریخ» شناخته میشود و حالا بعد از گذشت 30 سال از ارائه آن نظریه، دستهایش را بالا برده و روند سیاست در ایالات متحده را بر زمین افتاده توصیف کرده است. فوکویاما در مقالهای که در شماره اخیر نشریه «فارن افرز» و پیش از برگزاری مناظرات انتخاباتی منتشر شده، آمریکا را یک کشور زانوزده نامیده که فارغ از نتیجه انتخابات، به همین صورت به مردم به ارث خواهد رسید. این نظریهپرداز ابعاد قدرت ایالات متحده را در دوران پساکرونا بررسی کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده که در صورت ادامه ریاستجمهوری ترامپ، چراغ واشنگتن از آخرین جرقههایش نیز محروم خواهد شد اما این به معنی بازگشت قدرت به آمریکا در صورت برگزیده شدن بایدن نیست. او معتقد است میراث سالهای اخیر برای پیروز احتمالی انتخابات، یک کشور زانوزده- درست مانند تصویری که در ماجرای کشتن جورج فلوید از رسانهها مخابره شد- است.
برنده قطعی و رسمی انتخابات ریاستجمهوری 2020 ایالات متحده تا چند هفته دیگر مشخص میشود اما برای یافتن بازنده، نیازی به انتظار نیست؛ عرصه سیاسی در آمریکا از همین حالا دستهایش را بالا برده است.
* پژوهشگر روابط بینالملل
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|